نگاهي به دلايل مدرسه گريزي دانش آموزان-صفیه رکنی

 

نگاهي به دلايل مدرسه گريزي دانش آموزان                                                                            صفيه رکني/ فوق ليسانس جامعه شناسي
خراسان رضوي - مورخ یکشنبه 1392/06/31                                                                                   
آموزش وپرورش مقوله اي است پيچيده وچند جانبه که چه به لحاظ کارکرد وچه به لحاظ بازده با لايه ها وسطوح مختلف اجتماع سروکار دارد، در نتيجه به واسطه همين گستردگي وتنوع موضوع و نقش اساسي آن از لحاظ تربيت نيروي انساني به عنوان آينده سازان يک کشور اهميت زيادي دارد. بنابراين کارشناسان وصاحب نظران زيادي در اين زمينه تحقيق وپژوهش کرده اند ومطالب فراواني ارائه شده است.

بد نيست در آستانه سال تحصيلي جديد بار ديگر به اين نکته توجه کنيم که از مهم ترين عوامل موفقيت در هر کار ازجمله تحصيل«علاقه وانگيزه» است، بي علاقگي به مدرسه معضلي بوده که دست اندرکاران آموزش وپرورش وخانواده ها از گذشته با آن روبه رو بوده اند. هرچند اين بي علاقگي در مقاطع مختلف تحصيلي خود را به اشکال گوناگون،از گريه کودکانه کلاس اولي ها گرفته تا غيبت هاي مکرر دبيرستاني ها،نشان مي دهد،اما نتيجه وباز خورد آن يکي بوده وهمگي منجر به افت تحصيلي و به تبع آن بروز مشکلات روحي واخلاقي مي شود.

کودکان در بدو ورود به مدرسه واکنش هاي متفاوتي نشان مي دهند،اما آن چه در چهره بيشتر آن ها مشاهده مي شود اضطراب ونگراني از تنها ماندن در مدرسه ودور شدن از مادر وپدر است،البته اين واکنش ها دربدو ورود تا حد زيادي طبيعي ومورد انتظار است اما نکته قابل توجه ذهنيت کودکان نسبت به مدرسه در روزها وماه هاي بعد است.با يک نگاه اجمالي وگذرا به راحتي مي توان دريافت که متأسفانه اکثردانش آموزان درطول سال تحصيلي با اکراه وگاه حتي با اجبار به مدرسه مي روند ودر واقع مدرسه را تحمل مي کنند.آن چه جالب است اين که گويا اين حس با رشد سني دانش آموز ورفتن به مقاطع بالاتر افزايش مي يابد ودر اکثر دانش آموزان نه تنها تقريباً هيچ علاقه اي نسبت به مدرسه وتحصيل ايجاد نمي شود بلکه نوعي بي انگيزگي مفرط نسبت به تحصيل در وجود آنها شکل مي گيرد، تعلق خاطر نداشتن به مدرسه معضلي است که نه تنها درسطح فردي بر رفتار دانش آموزان اثر منفي مي گذارد بلکه در سطح اجتماعي نيز آثار مخربي دارد. شکي نيست که علاقه شرط اصلي ولازم براي موفقيت وبهره وري بالاست. مسئله اين است که ميزان اين علاقه مندي در مدارس ايران چقدر است؟ آيا علاقه مندي به تحصيل ومدرسه با افزايش سن بيشتر مي شود يا کاهش مي يابد؟ چه عواملي در ايجاد اين علاقه مندي موثرند؟ و ده  ها سوال مشابه ديگر...

واضح است که اين مقوله بسيار گسترده وپيچيده است، اما مي توان با نگاهي به نتايج تحقيق انجام شده در اين زمينه به چند نکته اساسي توجه کرد:

* علاقه تحصيلي به عنوان يک عامل مهم بر موفقيت تحصيلي دانش آموزان موثر است.

* عوامل درون مدرسه اي بيشترين تأثير را بر علاقه تحصيلي داشته اند که از ميان آن ها به ترتيب اهميت ۳ متغير قوانين و مقررات حاکم بر محيط هاي آموزشي، روش تدريس و انطباق اهداف با نيازهاي دانش آموزان بيشترين تأثير را بر متغير وابسته تحقيق دارند.

* هرچند فرضيه هاي مربوط به تأثير عوامل اجتماعي برعلاقه تحصيلي در اين تحقيق مستقيم تأييد نشده است، اما به يقين مي توان گفت عوامل اجتماعي متعددي به طور غير مستقيم بر علاقه تحصيلي دانش آموزان تأثير گذار است.

* در کشورهاي پيشرفته ساختار مدارس آن چنان دچار اصلاحات اساسي شده است که دانش آموزان به هيچ وجه معلمان را در نقطه مقابل خود نمي بينند ومدرسه را ميدان نبرد نمي دانند. در حالي که در ايران مدارس دچار مشکلات ساختاري فيزيکي، فرهنگي و آموزشي است و اين امر تاثير عوامل برون مدرسه اي مثل خانواده و... را پنهان مي کند و مشکلات درون مدرسه اي را مهم ترين دلايل مدرسه گريزي و نداشتن علاقه به تحصيل نشان مي دهد.با توجه به اين موارد اميد است با استقرار دولت تدبير و اميد،آموزش وپرورش نيز تدبيري نو پيشه کند و با تلطيف فضاي انضباطي مدارس زمينه علاقه مندي دانش آموزان به تحصيل و مدرسه بيش ازپيش فراهم شود.

دلایل مدرسه گریزی-صفیه رکنی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید